برند و کارفرما قوی

کلیدهای خلق برند کارفرما قوی

ﻫﺮ ﻋﺎﻣﻞ ﺳﺎزﻣﺎن در ﺑﺎزار رﻗﺎﺑﺘﻲ در ﺑﺴﻴﺎري از ﺣﻮزه ﻫﺎ ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻮرد ﺳﻨﺠﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ بلکه ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﻮد را ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺮﻧﺪ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﻳﻨﺪه ﻣﻮرد ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ. ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ اﻳﻦ ﺑﺮﻧﺪ از ﻧﺮخ ﺑﺎﻻﻳﻲ در ﺑﺎزار ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺟﺬاب ﺑﺮاي کار محسوب می شود. ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪي ﻳک ﺷﺮﻛﺖ در ﺧﺼﻮص ﺟﺬب ﻧﻴﺮوي اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺎﻛﻴﻔﻴﺖ در ﺑﺎزار رﻗﺎﺑﺘﻲ، ﻧشان از ﺑﺮﻧﺪ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ اﺳﺖ و ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ارزش ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدي ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن اﺳﺖ. ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎن ﺗﺼﺪي ﻣﺸﺎﻏﻞ مختلف در ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺨﺸﻲ از ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن و ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎن ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻳﻚ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ چرا که ﺑﺎور دارﻧﺪ همچین امری ﻣﺤﺎل اﺳﺖ وﻟﻲ ﻫﻤﻮاره در ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎﻳﻲ اﻳﺪه آل از ﻧﻈﺮ ﺧﻮدﺷﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛارمندانش رﻓﺘﺎر ﺧﻮﺑﻲ داﺷﺘﻪ و ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد در تعامل ﺑﺎﺷﺪ. ﺣﺘﻲ ﺑﺮاي ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎﻧﻲ ﻛﻪ متصدی ﻣﺸﺎﻏﻞ اﻧﺘﺨﺎب نمی ﺷﻮﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻲ اي ﻣﻨﺎﺳﺐ از ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺷﺮﻛﺖ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ  می سپارند ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻳﻲ داراي ﻛﺎر ﻓﺮﻣﺎ ﻗﻮي ﻫﺴﺘﻨﺪ از ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬران ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ . 

ﺑﺮﻧﺪ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﺷﻬﺮت ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﻚ برند ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ کارفرما اﺳﺖ .ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺣﺪود دو دﻫﻪ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ادﺑﻴﺎت ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻛﺮد اﻧﺴﺎﻧﻲ وارد شده و ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ از ﻣﻔﻬﻮم آن اراﺋﻪ شده، اما، شاید ﺑﺘﻮان در ﻛﻞ و ﺑﻪ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﺳﺎده، آن را ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ از وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي  ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن در ذﻫﻦ ﻛﺎرﻛﻨﺎن داﺧﻠﻲ و ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎن ﺑﺎزار ﻛﺎر، در ﻣﻮرد آن ﺳﺎزﻣﺎن حساب کرد.

تمرکز بر ﺣﻔﻆ کارکنان فعلی

ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻛﺎري ﻛﻪ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎﻳﺎن ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮاي ﺑﻬﺒﻮد برند خود انجام دﻫﻨﺪ ﺣﻔﻆ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻓﻌﻠﻲ و ﻫﺪاﻳﺖ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻌﺎر ﻣﺮدم اوﻟﻮﻳﺖ اول ﻣﺎ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻌﺎر ﺑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ  اﺳﺖ.

ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻨﻲ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﺑﻴﺮوﻧﻲ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﻨﻞ ناکار

در اﺑﺘﺪا ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎي ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﻓﺮﺻﺖ اﺻﻼح داد زیرا که ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت ارزﻧﺪه اي دارﻧﺪ وﻟﻲ در ﺻﻮرت ﻋﺪم ﻫﻤﻜﺎري آﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎي ﺧﺎرﺟﻲ را وارد ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻤﻮد . ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻧﺎﻛﺎر آﻣﺪ اﺟﺎزه داد ﺗﺎ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻴﻞ ﺧﻮد ﺧﻠﻖ ﻛﻨﻨﺪ .

انتخاب مدیران توانا

ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺑﺮﻧﺪ بزرگ یک ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ، رﻫﺒﺮ ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻳﻚ تیم ﻋﻈﻴﻢ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ می شود. اﻓﺮاد ﺷﻐﻞ را ﺑﺮاي ﻛﺎر ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺰرگ و ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ دﻳﮕﺮ  ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺗﻮاﻧﺎ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﺰﻳﻨﻨﺪ.

اﻳﺠﺎد ﺷﻔﺎﻓﻴﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ

وﺿﻮح ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ در ﻣﻮرد اﻳﺠﺎد ﻫﻢ ﺗﺮازي ﺑﻴﻦ ﻓﺮدي،  ﺑﺨﺶ ﻫﺎ و ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ اﻫﺪاف ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ .ﻫﺮ ﻛﺎرﻣﻨﺪ درك ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﻐﻠﺶ ﺑﺎ اﻫﺪاف ﺑﺨﺶ ﺧﻮد در ارﺗﺒﺎط است. درك اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻛﺎرﻣﻨﺪ را در ﺟﻬﺖ اﻳﻔﺎي ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﻘﺸﺶ ﻳﺎري ﻣﻲ کند.

طول عمر ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﺴﺘﮕﻲ دارد، زﻳﺮا ﺑﺪون ﻣﺸﺘﺮي درآﻣﺪي ﻫﻢ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﻫﻤﻮاره ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻨﻈﻢ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن وﻓﺎدار را ﺳﺘﻮد.

ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻬﻤﺘﺮ از همه چیز ﺣﻔﻆ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺧﻮﺷﺤﺎل اﺳﺖ. ﻳﻚ ﻛﺎرﻣﻨﺪ ﻧﺎراﺿﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻤﺎم ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺷﻤﺎ را ﺑﻲ ﻓﺎﻳﺪه ﻛﻨﺪ.  ﺷﺎد ﺑﻮدن ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺎر آﻧﺎن دارد و ﺑﺪﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎزدﻫﻲ ﺳﺎزﻣﺎن اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ و ﭘﺮﺳﻨﻞ از ﺷﻐﻞ ﺧﻮد ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻟﺬت ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺮد.

ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺧﻮد را دارﻧﺪ. آزﻣﺎﻳﺶ در ﻣﺤﻞ ﻛﺎر ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻳﻜﻲ از ﭘﺮ ارزش ﺗﺮﻳﻦ ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت ﺑﺮاي ﻛﺎرﻣﻨﺪان اﺳﺖ.

ﺑﺴﻴﺎري از اﺑﺰار و روﺷﻬﺎ در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ، ﺑﺎزارﻳﺎﺑﺎن را ﻗﺎدر ﺑﻪ درﻳﺎﻓﺖ، ﺣﻔﻆ و رﺷﺪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري ﺷﺪه ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. از اﻳﻦ ﺷﻴﻮه ﻫﺎ ﺟﺰ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ همواره باید از آنها حراست کرد.